نرجس خانومنرجس خانوم، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

من و نرجس بانو

وقتی مامان ذوق خیاطیش گل میکنه

دختر کمکی مامان دیروز بعد خیاطی میخواستم خونه رو جارو برقی بکشم که گیر داده بودی خودت جارو کنی و اصلا به من اجازه نمیدادی کمکت کنم  با اینکه وقتی کوچولو بودی با صدای جارو برقی آروم میشدی ولی چند ماهی بود از صدای جارو برقی میترسیدی ولی کم کم با بازی با جارو برقی آشتیت دادم اوایلش میومدی نزدیک جارو برقی بعدش دور میزدی میرفتی اونور بعدش وقتی خاموش بود بررسیش میکردی . دیروزم که داشتم جارو میکشیدم مخزن جارو برقی دمر شد اول اومدی درستش کردی خندیدی از موفقیتی که به دست آوردی ، بعدشم که بند کردی جارو بزنی خلاصه اینکه یه جارو برقی تا ده شب طول کشید آشپزخونه رو هم جارو نکردیم اینم بلوز دخملی مامان دوخت  ...
13 دی 1397

مادر یعنی بوی پی پی دخترت بهترین بو باشه 🤣

دیروز ظهر باباجونی رفت یزد . عزیز جون و بابا بخشی رو برده دکتر. من و تو هم دلتنگشیم  بعد از ظهرش میرفتی تو اتاقا و نق نق میکردی و باباتو صدا میزدی و میومدی تو آشپزخونه دنبال بابات؛ تا اینکه فهمیدی واقعا بابا جونت نیست که بغلت کنه بعدش اومدی بغلم و کلی گریه کردی تا خوابیدی  البته دیروز عصر یبوست شدید داشتی خیلی اذیت شدی دایی ابراهیم زنگ زد ببریمت دکتر که خودت یه کم پی پی کردی البته صابون شیاف کردم برات  🙈🙊  که خیلی  خیلی اذیت شدی .  روز قبلش یونولیت و پوست تخم مرغ خورده بودی احتمالا معده ات یونولیتا رو هضم  نکرده  خلاصه هر سری که بابات نیست تو مریض میشی و اذیتم میکنی. شب هم مهسا و  فاطم...
11 دی 1397

جمعه 7 دی 97

 بالأخره توی فرهنگ لغت تو میوه ای به غیر از موز پیدا شد  پرتقال دومین میوه ایه که اسمشو یاد گرفتی جالبه بدونی که اصلا هم دوستش نداری و فقط جهت بازی ازش استفاده میکنی و فشار میدی تا آبش  بریزه رو لباست دستگاه آبمیوه گیری من  ولی میگی پکا یا گاهی هم پکال  قصه های حافظه رو خوب شروع نکردی شاید واسه اینکه شدیدا سرما خوردی و دو تا از دندونات دارن نیش میزنن ...
9 دی 1397

کنجکاوی نرجس جون

در کابینتا رو با روبان میبندم ولی تو کشف کردی چطوری گره شون رو باز کنی    و اینم وضعیت بعدش 👇👇👇 اینطور مواقع اگه باباجون خونه باشه که معمولا من از صحنه دورت میکنم و باباجون تمیز میکنه اگرم بابا عباس خونه نباشه که میزارمت رو اپن و باهات حرف میزنم و خودمم مشغول جمع کردن خرابکاریات  ...
24 آذر 1397

شروع بازی ریاضی

امروز جمعه 23 آذر 97 بازی 63 روزه ریاضی رو شروع کردیم به امید خدا امیدوارم به نتایج خوبی برسیم.       راستی امروز صبح ساعت 7:30  زینب خانوم دختر خاله سکینه به دنیا اومد  اینم عکس نی نی جدیدمون    ...
23 آذر 1397

شانزده ماهگی دخترم

💝 شانزده ماهگیت مبارک دخملی 💝 خونه دایی سعید اینا دارم وبلاگتو آپ میکنم داری اذیت میکنی  عسل زندگیمون این ماه عسل تر شده همش دوست دارم بخورمت تا تو قلبم همین اندازه بمونی 😍 یک سال و چهار ماهه که خونه ی ما با وجود تو نورانی شده  و اما شیرین بانو که هر چی از کارات بگم کم گفتم . دامنه لغاتت وسیع تر شده : دایی ، خاله ، طاهره ، باشه، پوت(توپ) ، موز یا موخ که یعنی موز  البته از نظر تو تمام میوه ها اسمشون موزه ، قاقا یا قاقاخ یعنی قاشق البته برا چنگالم به کار میبری  ألام ،یا الله یا آلا یا ألا که همشون منظورت سلامه به بشین و نشین هر دو تا میگی نش البته بعضی وقتا هم میگی ناش و اما پروسه گفتن &laqu...
21 آذر 1397