نرجس خانومنرجس خانوم، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

من و نرجس بانو

شانزده ماهگی دخترم

1397/9/21 20:39
383 بازدید
اشتراک گذاری

💝 شانزده ماهگیت مبارک دخملی 💝

خونه دایی سعید اینا دارم وبلاگتو آپ میکنم داری اذیت میکنی 

عسل زندگیمون این ماه عسل تر شده همش دوست دارم بخورمت تا تو قلبم همین اندازه بمونی 😍

یک سال و چهار ماهه که خونه ی ما با وجود تو نورانی شده 

و اما شیرین بانو که هر چی از کارات بگم کم گفتم . دامنه لغاتت وسیع تر شده : دایی ، خاله ، طاهره ، باشه، پوت(توپ) ، موز یا موخ که یعنی موز  البته از نظر تو تمام میوه ها اسمشون موزه آرام ، قاقا یا قاقاخ یعنی قاشق البته برا چنگالم به کار میبری 

ألام ،یا الله یا آلا یا ألا که همشون منظورت سلامه

به بشین و نشین هر دو تا میگی نش البته بعضی وقتا هم میگی ناش

و اما پروسه گفتن « باز کن » : اولش که میگفتی باک، بعدش بهتر شد و گفتی باک کن اما الان داری میگی باخ خنده  آخه این واژه رو از کجا آوردی دخترم متفکر

کلا چون تازگیا حرف « خ » رو یاد گرفتی تو بیشتر کلماتت حرف «خ» رو به کار میبری بیشتر هم آخر کلمه هات یه «خ» اضافه میکنی جشن ( فک کنم انرژی  اضافی داری ) تشویق

یه شب خونه خاله طاهره اینا بودیم وقتی میخواستی بری بغل خاله گفتی خاله . خاله طاهره که کلی خوشحال شد ولی بعدش هر کاری کردیم تکرار نکردی ولی عوضش صبح کلی با مامان خاله خاله گفتی.(97/9/5)

یه شب هم که خونه بابابزرگت بودیم گوشیم دست بابا عباس بود  تو هم بغل بابا جونت بودی بعدش خاله طاهره رو گوشیم زنگ زد گفتم کیه بابات گفت طاهره تو هم پشت بندش گفتی طاهره وتکرار کردی 

و اینکه یک دو سه رو به زبون خودت میگی و بعدش میگی پر یعنی بپر و از رو بالش میپری پایین. فدای شیرین کاریات بشم من گیج .

 روزی هزار بار گوشی رو از دستم میگیری و با دستای کوچولوت  مثلا شماره باباتو میگیری و میگی الو بابا که واضحه بقیه اش نامفهومه تا آخرش که میگی بای بای یعنی خداحافظ فقط اون لحظه امکان ندارم ازت فیلم بگیرمغمگین

 وقتی میگیم چشماتو ببند دست راستتو میزاری رو چشم راستت و محکم فشار میدی بعدشم که همین میشه سرگرمی جدیدت که چرتت بپره و نخوابی واسه همین موقع خواب اصلا نباید بگیم چشاتو بببند هر چقدم بگیم آروم چشماتو رو هم بزار فایده نداره

و اینکه وقتی میگیم بینیتو بگیر بینیتو میگیری و فین میکنی تشویق

موقعی هم که میخوای با کلاس گریه کنی جلو دهنتو میگیری تا کسی دهنت بازتو نبینه  زبان

 و خبر دیگه اینکه بسته رویش طلایی کوچولوها به دستمون رسیده داریم با باباجونت فلش زدن کارتها رو تمرین میکنیم تا بازیها رو شروع کنیم . یه کوچولو استرس دارم واسه شروع تمرینات .

صبحونه خوردنشو محبت

راننده کوچولوی ما.👆👆👆

  اینطوریکه تو میخوای ماشینو روشن کنی معلومه میخوای از حفظ رانندگی کنی آخه کسی دراز کش هم رانندگی میکنه

دلبری نرجس خانوم واسه باباش👆👆👆

خانوم پلیس خونه ی ما 👆👆👆 

اینم یه کوچولو از شیطونیات👆

 

اوووه اوووووه دختر بندری رو ببین منتظر

 

اینم دو قلوهای ما با دو ماه و سه روز اختلاف خندونک 

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)