نرجس خانومنرجس خانوم، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

من و نرجس بانو

یادآوری خاطراتم 😉 البته با بعضایشون هنوزم درگیرم 😊

1398/4/31 17:06
277 بازدید
اشتراک گذاری

🌺 تقدیم به مادران حال و آینده 🌺 :

چند ساعت خواب پیوسته

بزرگ‌ترین آرزوی همه مادرانی که در طول شب به شیرخوارشان شیر می‌دهند، همین است: چند ساعت خواب پیوسته. اصلا مهم نیست که نوزاد عزیز شاید 12 ساعت هم بخوابد. وقتی قرار باشد هر یک ساعت یک بار بلند شوی و بچه را شیر بدهی و آروغ بگیری و دوباره بخوابانی، همه آن 12 ساعت کوفت آدم می‌شود! طوری که آدم آرزو می‌کند فقط 4 ساعت بخوابد، اما پیوسته. آرزویی که رسیدن به آن برای بعضی‌ها 6 ماه، بعضی‌ها یک سال و بعضی‌ها چند سال طول می‌کشد. بهشت خودش را دو دستی تقدیم زیر پای این گروه آخر می‌کند!


یک لیوان چای داغ

همیشه ماجرا از "یه لیوان چایی بخورم، حالم جا بیاد!" شروع می‌شود. درست بعد از ریخته شدن چای در لیوان همه اتفاقات ممکن رخ می‌دهد. بچه شیر می‌خواهد، پوشکش را خراب می‌کند، دلش درد می‌گیرد، بازی می‌خواهد و... ماجرا وقتی تمام می‌شود که چای در لیوان یخ زده. اغلب مادرها پس از دو سال به یخ‌چای (ice tea) به جای چای داغ عادت می‌کنند!


استفاده از چنگال

یک دست مادر متعلق به خودش نیست، مال بچه است. مادرها در سال اول تولد کودک‌شان یاد می‌گیرند که همه چیز را با یک دست بخورند. هر مادری وقتی یاد گرفت استیک نیم‌پز را با یک دست و فقط با یک قاشق آن هم به صورت سرپایی بخورد، از دانشگاه مادری در رشته زندگی با یک دست فارغ‌التحصیل می‌شود و آن وقت است که می‌تواند دوباره چنگال را در آغوش بگیرد! توصیه ما این است که در این یک سال از بشقاب‌های لبه‌دار استفاده کنید که مجبور نباشید برای قاشق آخر پلو در بشقاب با خودتان کشتی بگیرید!


دستشویی آرام

همه مادرها بعد از چند هفته اول یاد می‌گیرند که برای دستشویی باید از قبل برنامه ریخت! باید بچه را شیر داد، آروغ گرفت، پوشکش را عوض کرد، آرام کرد، سرگرم کرد و بالاخره او را برای چند ثانیه روی زمین گذاشت و به سمت دستشویی دوید. در هر ثانیه 3 بار بگویید "الان میام مامان!" و خونسرد باشید! چند سال دیگر شاید بتوانید یک دستشویی با آرامش را تجربه کنید. آرزو که بر مادران عیب نیست.


نماز یک نفره

ماه‌های اول مشکل فقط گریه بچه است که از رکعت اول شروع می‌شود و تا پایان رکعت چهارم همه همسایه‌ها را جلوی در خانه می‌کشاند. بعد که بچه یاد گرفت چهار دست و پا برود و خودش را به چادر برساند، خوردن مهر و تسبیح، کشیدن چادر مامان، خوابیدن روی جانماز و بعدها سوار شدن روی کول مادر در سجده هم اضافه می‌شود. آن وقت است که آدم می‌گوید "یاد آن نمازهای تک‌نفره به خیر!"


حمام بیشتر از 5 دقیقه

یعنی توقع در این حد! سطح آرزو این قدر بالا! حمام رفتن در یکی دو سال اول بچه‌داری، یک جور تشریفات تجملی محسوب می‌شود. حتی بچه‌ای که خواب باشد هم مادر را در حمام راحت نمی‌گذارد و هر صدایی (هواکش، شر شر آب، لوله‌ها و...) مادر را دچار توهم "بچه‌ام داره گریه می‌کنه" می‌کند. در نهایت با کمک ابر و باد و مه و خورشید و بابای بچه نمی‌شود روی بیشتر از 5 دقیقه حساب کرد. لیف و کیسه و سنگ پا را بگذارید برای بعد از 3-2 سالگی بچه‌تان!


سفرهای شگفت‌انگیز

کویرنوردی؟ جنگل‌نوردی؟ شهرهای باستانی؟ روستاهای بکر؟ کربلا؟ مکه؟ شوخی نکنید! این جور خواسته‌ها برای قبل از بچه‌دار شدن امکان‌پذیر بود، اما حالا در حد آرزو هستند. برای سفر با بچه، باید به هزار چیز فکر کنید. از آب آشامیدنی و هتل و تخت تمیز و ملحفه بگیر تا دستشویی و محل تعویض و مارک پوشک و آب جوش. با این حساب مجبورید دور سفرهای هیجان‌انگیز را خط بکشید. بهتر است تا چند سال آینده تبلیغات تورهای گردشگری را که برای‌تان اس‌ام‌اس می‌شود فوری پاک کنید.


خوش‌تیپی

ناخن‌های بلند پر و پای بچه را خط می‌اندازند. آرایش صورت مانع بوس کردن صورت بچه می‌شود. گره روسری که اصولا باید زیر چانه باشد، می‌رود تا فرق سر بس که بچه روی سر مادر رژه می‌رود. 2 تا ساک و یک کیف و 2 تا کیسه و اسباب بازی و کریر بچه هم که آویزان آدم باشد، دیگر تیپی نمی‌ماند. آماده کردن یک بچه فراری از لباس هم آن قدر از آدم انرژی می‌برد که همیشه مادرها خیس از عرق از خانه بیرون می‌آیند! توقع دارید با این وضع خوش‌تیپ هم باشید؟!

              🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

مادری سخت است. مادرهای زیادی هستند که همین چیزهای ساده برای‌شان آرزوهای دست‌نیافتنی هستند. اما کافی است از هر کدام‌شان این سوال را بپرسید "حاضر بودی بچه‌ات نبود و این چیزها رو داشتی؟" من به شما می‌گویم؛ جواب همه‌شان یک "نه!" بزرگ است. مادری سخت است، اما بیشتر از آن شیرین. شیرینی کودک دلبند، همه این سختی‌ها را برای مادر تبدیل به خاطرات بامزه‌ای می‌کند که با هم بگوییم و بخندیم!

با احترام به تمام مادرانی که جانشین عاطفه خدا بر روی زمینن 🌹

پسندها (12)

نظرات (6)


31 تیر 98 19:41
عزیزدلم خیلی قشنگ بود متنتون👌 عاشقتونم مادرا بی نظیر سرزمینم❤
و من باز یاد جمله همیشهگی ام میفتم که ای کاش مرکز اهدا جوانی هم بود انگاه همه جوانی ام را هدا میکردم به زنی که تمام جوانی اش را پای من گذاشت...
شرمنده ام مادر 😔🙇‍♀️
مامان نرجس خانوم
پاسخ
💐💐💐💐
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
31 تیر 98 23:33
متنتون خیلی خیلی عالی بود واقعا لذتبخشه🤗😍😍
به سلامتی تمام مادران مهربان سرزمینم🙏🙏❣❣🌹🌷
مامان نرجس خانوم
پاسخ
تشکر 😘😘😘💐💐💐💐
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
2 مرداد 98 15:42
واقعا درست و قشنگ بود😁👏👏
مامان نرجس خانوم
پاسخ
🌷🌷🌷💖😘
مامان صدیقهمامان صدیقه
4 مرداد 98 16:04
خیلی زیبا بود..حرف دل همه مادرا رو زدین و دست اخر دلگرمی دادین😙🤗
مامان نرجس خانوم
پاسخ
تشکر 😘💖💝🌷💐
مامانیمامانی
5 مرداد 98 20:36
عالی بود ممنون
مامان نرجس خانوم
پاسخ
آره واقعا حرف دل همه ی مادراست 💐
نرگسنرگس
10 مرداد 98 0:06
متن تون عالی بود.
مامان نرجس خانوم
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم البته خود متن از من نبود منم یه جا خوندم دیدم واقعا حرف دل همه ی ماماناست گذاشتم وبلاگم